به گزارش «فرهیختگان»، شکوفه صفری، بانوی ملیپوش والیبال کشورمان و محسن باباصفری، لژیونر هندبال ایران روز 8 تیرماه با هم پیمان ازدواج بستند. این 2 بازیکن درخصوص نحوه آشنایی، شرایط زندگی متاهلی ورزشکاری و زندگی در خارج از کشور گفتوگویی را با روزنامه «فرهیختگان» انجام دادهاند که در ادامه میخوانید.
درباره نحوه آشناییتان بگویید.
شکوفه صفری: چند سال گذشته در آکادمی ملی المپیک اردو داشتیم که کمپ اردویی ما با خیلی از رشتهها یکسان بود. همسرم در آنجا مرا دیده و متوجه شده بود من هم مانند خودش اصفهانی هستم. او با پرسوجو مرا پیدا کرد و تابستان گذشته بود که شماره مرا به خانوادهاش داد. خانواده همسرم تماس گرفتند و بعد از چندماه نامزد کردیم. باتوجه به اینکه محسن در ایران نبود، ارتباط ما بیشتر تلفنی بود. تا اینکه 8 تیرماه عقد مختصری برگزار کردیم.
محسن باباصفری: خدا را شکر میکنم به فردی که از هر نظر مناسب بود رسیدم. خانم صفری نکاتی را که مدنظر من بود داشت.
زندگی 2 ورزشکار مزیتها و سختیهایی دارید؛ نظرتان در اینباره چیست؟
صفری: چون من تیمملی بودم و والیبال را حرفهای کار میکردم خب با کسی که از جنس خودم هست آشنا شدم. زمانی که صحبت میکردیم، درک متقابلی داشتیم و از هر نظر حسوحال هم را متوجه میشدیم. وقتی از یک مسابقه میآمدم، زمانی که هیجان داشتم یا بههمریخته بودم، همسرم متوجه میشد چه میگویم. برعکس آن هم صدق میکند. تا الان شرایط خوب بوده و مطمئن هستم در آینده هم همینطور خواهد بود.
باباصفری: فکر میکنم ۲ ورزشکار در زندگی از نظر فکری باید بههم نزدیک باشند و این موضوع میتواند در ادامه راه ورزشی به من کمک کند. خوشحالم با یک ورزشکار ازدواج کردهام، چون همسرم در این شرایط بوده و درک میکند. اگر اردو و مسابقهای باشد میداند شرایط به چه صورت است. ازنظر فکری در این خصوص میتوانیم بههم نزدیک باشیم.
خانم صفری شما سالها در تیمملی و باشگاهی بازی کردهاید. در این مدت آشنایی همسرتان مشوق خوبی برای شما بوده است؟
محسن همیشه مشوق من بود و دوست داشت پیشرفت کنم. همیشه خوشحال بود از اینکه من پیگیر هستم و از والیبال دست نمیکشم. محسن بارها گفته اینکه بانوان والیبالیست با این پوشش در این سطح از آسیا بازی میکنند قابلتقدیر است. او تابستان گذشته بازیهای ما را دنبال میکرد و میگفت با این پوشش ایران بازی خوبی دارد. محسن اعتقاد داشت سبک بازی ما به اروپا نزدیکتر است.
آقای باباصفری باتوجه به قرارداد 2 سالهای که شما بستهاید، بهنظر میرسد زندگیتان در این مدت در خارج از کشور ادامه پیدا کند.
قرارداد من با تیم جدیدم ۲ ساله است، بنابراین خارج از کشور زندگی خود را تشکیل خواهیم داد. تلاش میکنیم زندگی خوبی داشته باشیم. همسرم چند پیشنهاد از رومانی دارد، اما چون اوایل زندگیمان است، دوست دارم کنار هم باشیم. البته خواسته شکوفه نیز همین است.
تمرینات از چه زمانی آغاز میشود و باتوجه به شیوع کرونا لیگ در رومانی پیگیری میشود؟
باباصفری: تمرینات از دوشنبه آینده شروع میشود. قرار است لیگ از 19 آگوست استارت بخورد، اما باتوجه به اینکه ما از ایران میرویم 14 روز در قرنطینه خانگی بهسر میبرم و نمیتوانم تمرینات را شروع کنم. باید مدتی صبر کنم تا شرایط بهتر شود.
باتوجه به اینکه دوسال در رومانی زندگی خواهید کرد، برنامه شما به چهصورت خواهد شد؟
صفری: همسرم پیگیر بوده و رزومه مرا بهروزرسانی کرده است. این رزومه را برای چند تیم به رومانی فرستاده است. چند تیم هم نظر موافق داشتند. من تمایل دارم اگر قرار باشد به رومانی بروم در همان شهری باشم که همسرم هست. باتوجه به این موضوع اگر در همان شهر تیمی پیشنهاد بدهد، قبول میکنم. همسرم بیشتر از من مشتاق و پیگیر است.
پیشنهادها برای چه زمانی بود؟
صفری: تیمی که قبلا همسرم در آن بازی میکرد یک تیم والیبال داشت که صحبت کرده بودند. یک تیم دیگر هم شرایط حضور من را پذیرفته بود، اما آن زمان من در ذوبآهن بازی میکردم. همسرم الان در شهر جدیدی است. یکیدو سال قبل این شهر تیم والیبال داشت، اما الان نمیدانم شرایط به چهصورت است. اگر پیشنهاد خوبی باشد قبول میکنم، اما اولویت این است که کنار همسرم باشم.
خیلی از جوانان در این روزها برای تشکیل زندگی جدید دغدغه دارند. از این دغدغهها بگویید.
صفری: ما هم مانند هر جوانی دغدغه داریم، اما شاید خیلی سخت نمیگیریم. هنوز آنقدر به این موضوع عمیق فکر نکردهایم، چون تمرکز ما روی رفتن است. فعلا باید در رومانی باشیم، اما ما هم مثل همه جوانان این دغدغه را داریم که ارزش پول ما چرا باید در مقایسه با سایر کشورها اینقدر پایین باشد. مثلا قراردادی که بانوان دارند، اگر تبدیل به یورو شود، نمیتوان در خارج از کشور با آن کاری انجام داد.
باتوجه به فعالیت حرفهای ورزشکاران، اردوها و مسابقات باعث میشود ورزشکاران از خانوادهشان دور شوند. با این موضوع کنار آمدهاید؟
صفری: زندگی ورزشکاری سختیهای خودش را دارد. ما همیشه دور بودیم و با این موضوع خو گرفتهایم. من از 16 سالگی همیشه از خانواده دور بودم و خیلی از روزهای خوب را در کنار خانواده نبودم. همسرم هم همین شرایط را داشته و حالا این درک را داریم که در زندگی مشترک هم ممکن است این اتفاق بیفتد. البته برای من شاید کمتر، چون دیگر در ایران نیستم که بخواهم به اردوی تیمملی بروم. اگر در باشگاهی مشغول به بازی شوم، احتمال دوری از هم هست، اما چون حرفهای هستیم، این موضوع را درک میکنیم.
* نویسنده: بهاره محمدی، روزنامهنگار